I will be all that you want and get my self together
Cause you keep me from falling apart
All my life I’ll be with you forever
To get you through the day and make every thing ok
I thought that I had everything
I didn’t know what life could bring
But now I see honestly
You're the one thing I got right
The only one I let inside
Now I can breath cause you're here with me
And if I let you down I’ll turn it all around
Cause I would never let you go
I will be all that you want and get my self together
Cause you keep me from falling apart
All my life I’ll be with you forever
To get you through the day and make every thing ok
Cause with out you I can’t sleep
I’m not gonna ever ever let you leave
You’re all I got
You’re all I want
Yeah
And with out you I don’t know what I’ll do
I could never ever live a day with out you
Here with me do you see you're all I need
And I will be all that you want and get my self together
Cause you keep me from falling apart
All my life (my life) I will be with you forever
To get you through the day and make every thing okay
I will be (I’ll be) all that you want
and get my self together
Cause you keep me from falling apart
And all my life you know I will be with you forever To get you through the day and make every thing okay
هر کی اومد یه چیزی گفت قبول نکن
با حرفای این و اون یه جور سر کن
واسه چی می گی من مال کسی نیستم؟
هیچ فکر کردی بدون تو من کیستم؟
تو رو یعنی اضافه کنم به اون لیستم؟
نامردی ولی من نامرد نیستم
دارم می میرم خیلی ساده توجهی نداری
دیگه حتی از سایه ی خودمم شدم فراری
هیچکی نگاه نمی کنه ببینه من چی می گم
همه حتی تو واسه ی من بدبخت بودید بی رهم
اشکامو دوست داری لبخند بزن به صورت گریونم
ولی بدون با اون حرفت دیگه یه خونه ویرونم
عاشقتم ٬توهم می گی هستی ولی کوش؟
دیگه سر مستی هم حروم کردم گفتن نوش
مگه چه بدی کردم که اینکارو می کنی؟
من مثل اسب بودم و تو سوارکاری که منو می رونی
بابا منم آدمم می خوام تو رو حق دارم بسه دروغ
حرفاتو می زنی٬کاراتو می کنی بعدش می گی ببخشید یادم نبود
ولی من تو رو میس پارم به خداوند عادل
می دونه حق با کیه اون هستش عاقل
نمی بخشمت...
اخلاقای بد و آزار دهندتو هنوز ترک نکردی
چه کنم خوب تو به عاشقت بد کردی
خبر منم نمی گیری که معلوم شه هنوز ترکم نکردی
آخه خودت بگو چه کار نکردم واسه تو
چشماتو بده به من نگام بکن بیار جلو صورتتو
بیا تو آغوش من چون فقط منم از ته دل
می خوام تورو بدون اینو بدون تو هستم تهی سرشار از آب و گل
شاید چون باید همچون شدن نشدنی است
نمی نوشم می چون با وجود تو هستم سر مست
کجایی که نمی گیری خبر نمی پرسی احوالم را
بیا بسپار بری همیشه به من خودت را
با خود عهد کردم یا با تو زندگی یا زنگی تمام
فکر رفتن بکنی عشقم می شود حرام
زندگی با تو برام معنی داره
بری بی تو دنیا حالی نداره
عاشقتم...
زیر بارون
توی اون شب لطیف
میون شعشعه ی باد شدید
پشت اون کوه بلند
گاهی رو به بالاست
گاهی رو به پایین
گاهی اشک می ریزه
گاهی می خنده
اون عشقه
عشق کاش وفادار باشه
عشق کاش صفا داشته باشه
کاش عاشق به معشوقش برسه
کاش من به اونیکه می خوام برسم
اگه نیاد عشقم می میره
عاشق میمیره
من می میرم...
چشم من بیا منو یاری بکن
گونه هام خشکیده شد کاری بکن
غیر گریه مگه کاری می شه کرد
کاری از ما نمیاد زاری بکن
اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه می خواد
هرچی دریا رو زمین داره خدا
با تموم ابرای آسمونا
کاشکی می داد همه رو به چشم من
تا چشام به حال من گریه کنن
اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه می خواد
قصه ی گذشته های خوب من
خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن
حالا باید سر رو زانوم بذارم
تا قیامت اشک حسرت ببارم
دل هیچکی مثل من غم نداره
مثل من غربت و ماتم نداره
حالا که گریه دوای دردمه
چرا چشمم اشگشو کم میاره
خورشید روشنیمون رو دزدیدن
زیر اون ابرای سنگین کشیدن
همه جا رنگ سیاهو ماتمه
فرصت موندنمون خیلی کمه
اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه می خواد
سرنوشت چشاش کوره نمی بینه
زخم خنجرش می مونه رو سینه
لب بسته سینه ی غرق به خون
قصه ی موندن آدم همینه
اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه می خواد
نفس منو بگیر
برای یکی شدن اگه مرگ من بسه
نفس منو بگیر
ای تو هم سقف عزیز ای تو هم گریهء من
گریه هم فاصله بود
گریهء آخر ما آخر بازی عشق
ختم این قائله بود
حدس گر گرفتنت در تنور هر نفس
غم نه ، اما کم که نیست
هم شب تازهء تو ترکش پرتیر عشق
سنگ سنگر هم که نیست
خوب دیروز و هنوز طرحی از من بر صلیب
روی تن پوشت بدوز
وقت عریانئ عشق با همین طرح حقیر
در حریق تن بسوز
پلک تو فاصلهء دست و کاغذ و غزل
من و عاشقانه بود
رستن از پیلهء خواب ای کلید قفل شعر
خواب شاعرانه بود
از ته چاه سکوت تا بلندای صدا
یار ما بودی عزیز
در تمام طول راه با منه عاشق ترین
هم صدا بودی عزیز
حدس رو گردون شدن از من و از راه ما
باور بی یاوری
روز انکار نفس روز میلاد تو بود
مرگ این خوش باوری
خوب دیروز و هنوز طرحی از من بر صلیب
روی تن پوشت بدوز
وقت عریانی عشق با همین طرح حقیر
در حریق تن بسوز
تو بگو غیبت دست غیبت هر چه نفس
اگه حتی بین ما فاصله یک نفسه
گفتی که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنم
باغ در چله نشست
تو به خاک افتادی کمر عشق شکست
ما نشستیم و تماشا کردیم
دلم می خواد گریه کنم
برای قتل عام گل
برای مرگ رازقی
دلم می خواد گریه کنم
برای نابودی عشق واسه زوال عاشقی
وقتی که قلبا و گلا
شکسته و پرپر شدن
وقتی که باغچه های عشق سوختن و خاکستر شدن
منو تو از گل کاغذی باغچه ای داشتیم توی خاک
با خشتای مقوایی خونه می ساختیم روی آب
وقتی که ما تو جشن شب ستاره بارون می شدیم
وقتی که پشت سنگر سایه ها پنهون می شدیم
از نوک بال کفترا خون پریدن می چکید
صدای بیداری عشق رو خواب شب خط می کشید
دلم می خواد گریه کنم برای قتل عام گل
برای مرگ رازقی
دلم می خواد گریه کنم برای نابودی عشق
واسه زوال عاشقی
از پشت دیوارای شهر
انگار صدای پا میاد
آواز خون در به در انگار یه هم صدا می خواد
ابر سیاه رفتنیه خورشید دوباره در میاد
دوباره باغچه گل میده از عاشقا خبر میاد
دلم می خواد گریه کنم
برای قتل عام گل
برای مرگ رازقی دلم می خواد گریه کنم
برای نابودی عشق
واسه زوال عاشقی
شاید با نگاهت از این غم رها شم
خدا رو چه دیدی شاید غصه رد شد
دلم راه و رسم این عشقو بلد شد
هنوز بی قرارم به یاد نگاهت
نشستم تو بارون بازم چشم به راهت
خدا رو چه دیدی تو شاید بمونی
شاید غصه هامو تو چشمام بخونی
خدا رو چه دیدی شاید دل سپردی
شاید عشقمونو تو از یاد نبردی
هنوز بی قرارم به یاد نگاهت
نشستم تو بارو بازم چشم به راهت
خوشا پیدا شدن در عشق برای گم شدن دریا
چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل خوشا فریاد زیر آب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن
اگر خوابم اگر بیدار اگر مستم اگر هوشیار
مرا یارای بودن نیست تو یاری کن مرا ای یار
تو ای خاتون خواب من منه غم خسته را دریاب
مرا هم خانه کن تا صبح نوازشم کن تا خواب
همیشه خوابتو دیدن دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری اگر بود از تو روشن بود
ضیافت های عاشق را خوشا بخشش خو شا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق برای گم شدن دریا
نه از دورو نه از نزدیک تو از خواب آمدی ای عشق
خوشا خودسوزی عاشق مرا آتش زدی ای عشق
خوشا عشقو خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن